نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

مامان جونی خوب شو

1393/2/17 15:25
963 بازدید
اشتراک گذاری

نورای گل مامان بازم غیبتمون طولانی  شد سرم این روزا خیلی شلوغه دوشنبه هفته پیش که تو رو بردم پیش مامان جون بمونی برگشتنی حال مامان خوب نبود میگفت دلش درد میکنه دل درده اون قدر زیاد شد که دیگه حالش بد شد و کلی استفراغ و دیگه از حال رفت نصفه جون شده بودم نتونستیم بلندش کنیم مجبور شدیم آمبولانس خبر کنیم خدا قسمت هیشکی نکنه زنگ زدم دایی مجید اومد و با بابا بردنش بیمارستان .منو تو موندیم خونه تا شب فقط گریه میکردم از خدام بود گرفتی خوابیدی حالم اصلا خوب نبود دکترا با سونو اینا تشخیص دادن سنگ صفرا داره و عفونت هم کرده یه هفته نگهش داشتن تا اینکه دوشنبه مرخصش کردن تا بیاد برا عمل آماده بشه خدا رو شکر میکنم که مامانی به خونش اومد و خدا دوباره شادی رو واسمون هدیه داد خدا هیچ بنی بشری رو آواره بیمارستانا نکنه  

از خودت بگم که وضع تو هم چندان تعریفی نداشت بعد از چند دفعه دکتر بلاخره یکیشون گفت نورا ترسیده نمیدونم از چی ولی امون نمیدادی از پیشت بلند شم چسبیده بودی بهم و فقط ناله و زاری میکردی شبا هم که خواب نداشتی  یه دعای ترس نوشتیم واست فعلا خیلی بهتری زبون میریزی اساس جمله بندی هات خیلی با حاله آخه اکثرا فعلو اول میاریو فاعل وسط مفعول آخر سر کلا خیلی باحاله هر کی رو میبینی گزارش کار اونروزو بهش میدی دیگه تنهایی از پله های سر سره میری بالا و تنهایی سر میخوری میای پاایین که توی مهمانسرایی که عمو فرید(وحید) روز جمعه هفته پیش فراهم کرده بود مهارت کسب کردی اونجا کلی به هممون خوش گذشت پعلو (پریا)جونم هم از تبریز اومده بود خیلی حال کردیم

تازه یه چیزی بگم نورا جونم هر جا سرباز ارتشی میبینی رنگ شلوارشو مسخره میکنی و کلی واسش میخندی

اول برنامه های خنده دارتم با تکرار کلمه های وای ددع هههههههههه صورت میگیره اول خودت کلی میخندی بعد موضوع رو مطرح میکنی عاشقتم مامانی خونه هر کی که میریم برگشتنی میگی زحمت دمد یعنی اینکه زحمت دادم تازه میگی دعوتم کن  یا اینکه بازم میام دیشب به بابابزرگ میگفتی شمبی میام (شنبه)روزی که چهار ساعت تنهات میزارم و میرم سر کلاس تازه پشت سرم میگی درس درس  خون (برو درستو بخون)با تلفن میحرفی و علی الخصوص به بابا سفارش بستنی و پاستیل میدی تازه سه هفته ای هم میشه که وقتی پی پی میکنی اصرار داری ببریمت دستشویی قشنگ بشینی بعد سر تا پاهاتو بشوریم کلی به قول خودت جیپ چیپ میکنی و میاییم به طوریکه گاها کارمون تا بیست دقیقه تو دستشویی طول میکشه

پسندها (3)

نظرات (6)

مامانی آیلین
17 اردیبهشت 93 18:08
سلام عزیزم خوشحالم با یک همشهری آشنا شدم دخمل خیلی نازی دارین خدا حفظش کنه
مامان نورا(نعیمه)
پاسخ
منم همچنین عزیز بیا دوستای خوب هم باشیم
asma
20 اردیبهشت 93 20:30
oookhheyyyy ishala zood khob shi azizam
مامان نورا(نعیمه)
پاسخ
مرسی اسما جون دست مریزاد
مامان اروین
23 اردیبهشت 93 18:24
سلام خانم گل گل گلاب عاشق این شیرین زبونیاتم خوشحالم که مامان جونیت خوب شده بوس بوس
مامان نورا(نعیمه)
پاسخ
مرسی زمنو سوماز اروینو ببوس
خاله حدیثه
24 اردیبهشت 93 11:37
عزیزم ایشالله دیگه این اتفاق های بد براتون نیفته
مامان نورا(نعیمه)
پاسخ
مرسی خاله جون امیدوارم
مامان علی
3 خرداد 93 17:12
آخی،الهی زودتر سلامتیشون وبدست بیارن مامان یک نعمت گرانقدره بخصوص واسه مادخترا نوراجونمم که حسابی شیرین زبونی میکنه، ببوسش
مامان نورا(نعیمه)
پاسخ
آره عزیزم خدا این نعمت رو به هر کی داده واسش حفظش کنه که تحمل ناراحتیشونو ندارم
سعید
13 خرداد 93 21:56
بسیار عالی بود کلی حالم خوب شد وقتی شیرین کاری های دختر نازتونو دیدم و خوندم بخدا که پاک بودن چه می کند حتی اگه دخترکوچولویی باشه، که مامانش خاطراتشو می نویسه فوق العاده خوب شدم
مامان نورا(نعیمه)
پاسخ
لطف دارین بازم بهمون سر بزنین