سفر به کیش
سلام به همه ی دوستای گلمون ماجرای سفرمون به کیش از اونجایی شروع شد که خاله نگارمون قرار بود25مهر از مکه برگردن خدا قسمت همه ی دوستدارانش بکنه و ما قرار بود بریم تهران و ستاد استقبال و پیشوازشون رو تشکیل بدیم طی این سفر با بابایی تصمیم گرفتیم به یه سفر سه روزه کیش بریم با حضور پر مهر نورا خانوم . روز سه شنبه بلیط و هتلمون توی کیش اوکی شد و 5شنبه بعد از ظهر همراه با عمو محسن و سولماز زن عمو واروین راهی تهران شدیم تو راه به شما دوتا شیطون خیلی خوش گذشت اما من تا خواستیم وارد جاده خلخال بشیم دیدم گردنبندت نیست اعصابم خرد شد بهت میگم گربندت کو ؟ میگی نیست گم شد بعد با اروین کر کر میخندیدین خلاصه کل مسیر رو خدا خدا کردم که تو خونه افتاده باش...