نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

نازنینم خوب شو

عزیز دل مامانی ٢٨ ماه دی بردمت واکسنای ١٨ ماهگی تو بزنن چون اونجارو نمیشناختی از همون اولش نزدی زیر گریه رو تخت تزریق هم یه کاغذ ورداشته بودی و با خودکار و پاک کن مسئول بهداشت بازی میکردی تازه یه یخجالی هم بغل دستمون بود که هی به اون خانومه اشاره میکردی از یخجال بهت سوس بده خانمه هم یه سس بهت نشون داد که تا دو روز از تب و پادرد امونتو برید قربون پاهای نازت برم یه روز که اصلا زمین نزاشتی دو روز بعدیش هم لنگان لنگان راه میرفتی تازه به خودت اومده بودی که دوشنبه هفته پیش آبریزش بینی گرفتی من نمیدونم از دست تو چیکار کنم اینهمه مواظبتم هیچ جا نمیرم تا تو سرما نخوری توهم که از اول مهر حالمونو با بیماریهات میگیری به خدا دیگه تحملم تموم شده وقتی تو ...
12 دی 1392

تقدیم به همه ی اونایی که کم لطفن

اینا چند تا متن و شعر خالی نیستن اینا رو واسه آدمایی گفتن که قدر محبت هایی که بهشون میشه رو نمیدونن و کمی کم لطفن                            فنجان که بشکند می ریزم روی میز فرقی نمی کند دستهای تو لرزیده باشد یا پایه های میز من سرد شده بودم!   حرفي نزني ! طاقت جنجال ندارم / بدجور شکسته ست دلم حال ندارم درهاي قفس باز و دلم عاشق پرواز / از حس پريدن پرم و بال ندارم   نه هوا ابريست نه باراني مي بارد… پس بهانه دلم براي اين همه سنگيني چيست….!!!فقط یک جمله از ر...
18 دی 1391

اربعین حسینی

به یاد کربلا دلها غمین است  دلا خون گریه کن چون اربعین است امروز روز اربعین حسینی هستش به همه ی دوستان تسلیت میگم امروز ناهار خونه مامان بزرگ دعوتیم بعد از ظهر هم احتمالا بریم روضه یکی از دوستان (مینا خانم).دیدم نورا خوابه گفتم یه پیام تسلیت بزارم عزاداریهاتون قبول درگاه حق  التماس دعا   لبیک یا حسین
14 دی 1391

دل گرفته ی مامانی

می دانی ، یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی "تـعطیــل است" و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت... باید به خودت استراحت بدهی، دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی، و در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند، آن وقت با خودت بگویـی : بگذار منتـظـر بمانند ...
3 آبان 1391
1