نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

نورا میره تولد

سلام سلام صد تا سلام 4دی تولد شادی جون دختر خاله ی عزیز نورا خانوم بود که نورا از چند روز گیش برنامه ریزی کرده بود که توی این جشن شرکت کنه خیلی بهمون خوش گذشت نورا با دوستای شادی همچین اخت شده بود که رفتنی از همشون خواهش میکرد که بازم بیان اینم چند تایی عکس ...
8 دی 1393

عکسای آتلیه

عزیز دل مامان خیلی وقته وقت نمیکنم به قولایی که دادم عمل کنم قرار بود عکسای آتلیه تو بزارم تو وبلاگت ولی تا حالا موفق نشدم البته بگما همه این کمبود وقتم مربوط به شما میشه ناز گل من حسابی شیطون شدی کنجکاویهات در حد اوجشه گاها خیلی کلافه میشم گاها هم از اینکه به هیچ کارم نمیتونم برسم افسردگی میگیرم البته این بالایی فایلش دست خودمونه به خاطر همین با کیفیته این از عکسات ببخش که کم کیفیت شده آخه با عجله گرفتمش   ...
5 آبان 1392

یازدهمین مروارید

عزیزکم شدیدا زکام شدی فقط اب ریزش شدید بینی داری خودتم کلافه شدی ناز مامانی یه چند تا خبر خوب واست دارم یک:یازدهمین دندونت از بالاسمت راست (آسیاب)جوونه زد دو:عکسای آتلیه هم بلاخره به دستمون رسیدسه:از وقتی شبا شربت سرماخوردگی میدم واست ونصفه شب یه 120 میلی شیر گاو میخوری  راحت میخوابی و مهمتر از اون بابایی کمی میتونه بی سر و صدا بخوابه عشق مامان الان رو پام توی خواب نازی می بوسمت و 11 امین مرواریدتو تبریک میگم  این یه دونه رو شب با گوشیم از روی شاسی گرفتم کم کیفیته ولی قول میدم یه سری از اونا رو  شفاف واست توی وبلاگ بزارم ...
11 مهر 1392

نهمین مروارید

یگانه دخترم مبارکه این چند روز اصلا شبا خوب نمیخوابیدی که پریروز دندون کوچولویی از سمت چپ پایین خودی نشون دادو اومد بیرون الهی من قربونت برم میدونم اذیت میشی انشالله همه ی دندونات صحیح سالم و مهمتر از همه بدون درد و تب و...بیاد بیرون نازنینم الان خواب خوابی صبح تا قفسه سینت (البته از پایین تا اون قسمتی که عرض کردم)رو خیس کرده بودی پا شدم کل لباسای خیستو عوض کردم شیرتو که خوردی گرفتی خوابیدی نمیخوام آبروتو ببرم احتمالا آب ریخته خودشم با شیلنگ به هر حال من پوشکتم عوض کردم تا راحت راحت بخوابی ولی خودم از خواب بی خواب شدم بلند شدم گفتم تا تو خوابی یه پست واست بذارم آخه بلند شدی امون واس من نمیدی که الهی فدات شم یه هفتهای میشه که شیر شبات...
19 شهريور 1392

نورای بلا

سلام به همه ی دوستای گلمون خودمون هم دلمون واسه خودمون تنگید آخه آدمی انقدر دیر به دیر وبلاگو آپدیت میکنه؟ بله اگه اجازه بدین اول اینکه نماز روزه های همتون قبول از تک تک شماهاالتماس دعا دارم یه چند وقتیه نورا خانم امون نمیده بیاییم سر نت قدیما تا اون میخوابید میپریدم یه پست واسه وبلاگش مینوشتم الان اونقدر ریخت و پاش میکنه  فضولی از کابینت ها که دیگه .....چی بگم به طوریکه که اصلا من از وقت خواب خودمم میزنم تا کمی شرایط رو عادی جلوه بدم ماه رمضان و روزه داری و پخت و پز هم که یه طرف!واما نگو از بیداریهای شبانه و نخوابیدنا بعد سحر خلاصه که امسال ما عزم کردیم روزه بگیریمو طبق روال پارسال که اساس روزه خواری کردیم نباشیم ولی خیلی سخته ...
23 تير 1392
1