نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

نوروز92

1392/1/23 15:34
110 بازدید
اشتراک گذاری

مشهدی نورا

٢٨اسفند همراه همه(مامان جونی بابا جونی و خاله معصوم و خاله مریم و دایی مجید اینا )راهی مشهد شدیم این میشه گفت اولین مسافرتی بود که نورا میرفت البته یه مسافرت زیارتی دور .آخه قرار داشتیم به اتفاق کامیار نورا رو ببریم پا بوس امام رضا قبل عید شرایط جور نشد و منم به خاطر سرما زیاد پیگیر نشدم و قرار شد به اتفاق خانواده عید پیش آقامون باشیم سفر گرم ما از جاده سرچم شروع شد و اولین شبو زنجان موندیم فرداییش صبح زود راهی تهران و سمنان و نیشابورو آخر سرم سبزوار رفتیم خدا میدونه چه ترافیکی بود خیلی ها سر راه آتیش درست کرده بودن و چهارشنبه سوری راه انداخته بودن ما اساس تو صف بنزین کاشته شدیم و ساعت1.5 بود که تونستیم به سبزوار برسیم و فرداش صبح راهی مشهد شدیم بعد گرفتن سوئیتمون حاضر شدیم بریم حرم مامان اینا که زودتر از ما رفته بودن زنگ زدن و گفتن خیابونا خیلی شلوغه تو با بچه نیا فقط زن وبچه ست که از زیر پا میکشن بیرون تازه هنوز ما سه چهارراه به حرم واستادیم و نتونستیم بریم جلو به ناچار به جز مامان وبابا همگی تو خونه سر سفره هفت سین نشستیم و عصری راهی حرم شدیم و موفق به زیارت گشتیم البته من نورا رو نمیتونستم جلوی جلو ببرم تازه تو همون فاصله کمی از ضریح کلاه نورارو هم گم کردیم خلاصه 5 شب تو مشهد موندیم نورا از هوای گرم امسال بهترین بهرهرو برد آخه طفلی تا حالا بدون کلاه بیرون نرفته بود همچین ذوق میکرد واز اینکه هر روز خدا تو سیر و سیاحت بود و مهمتر از همه پیش علیرضا وجمع خانواده خیلی بهش خوش میگذشت برگشتنی از راه شمال اومدیمو2شب توی گنبد کاووس موندیم از اونجا به بندر ترکمن و اینجه برون رفتیم .فرداییش راهی ویلایی تو سد شیاده تو شهر بابل که عمو وحید هماهنگ کرده بودرفتیم جای همه ی دوستا خالی خیلی بهمون خوش گذشت تازه اونجا نورا خانوم واسه اولین بار سوار قایق پارویی هم شد البته به خاطر محدودیت زمانی واسه نوشتن شاید من خیلی خلاصه گویی کردم ولی باور کنین نورا بهم امون نمیده زیادی پشت لپتاپ بشینم منم زیاد کلافش نمیکنم .فقط خواستم یه مروری به اولین سفر نورا داشته باشم البته جا داره ازمشهدی نورا خانم کمال تشکر رو داشته باشم چون واقعا باهامون کنار اومد و توی این سفر زیاد اذیتمون نکردمرسی دختر ملاحظه کار من .خیلی دوست دارم میبوسمت یک سری از عکساتو گذاشتم توی وبلاگت ولی یک سری دیگشون مربوط میشه به جاهایی که من نمیتونستم دوربینم با خودم حمل کنم و بابایی با گوشیش زحمتشونو کشیده که منم قول میدم چندتا منتخبشو اپلود کنم

برو پایین عکسارو ببین عزیز

EXniniweblog.comEX

نورا

نورا

نورا

اینم اولین چهارشنبه سوری من همراه با شادی خاله دختر عزیز

یه عکس

اینم یه عکس از دوتا گل تو اولین چهارشنبه سوری نورا جون

بله؟؟

تازه از خواب بیدار شدم فضولیم گل کرده آخه فورا همراه با لحاف پیچیدم ببینم اون ورا چه خبره؟؟؟؟؟

نورا

اولین عکس 92 مربوط میشه به حضور پر مهر و برکت نورا خانم سر سفره هفت سین با دوتا دندوناش

نورا

نورا خانم خوابالوجلوی در باب الجواد حرم(خب از زیارت برگشتم خستمه بغل باباجونیم هم راحتم مرسی)

نورا

به قول مقصود عمو نورا در کوهسنگی مشهد

نورا

نمیدونم چه اتفاقی افتاد که نورا از چهره ی بالایی به چهره ی پایینی تبدیل شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نورا

نورا در حرم البته(جلوی بنر حرم مطهر)

نورا

چه حس عجیبی!!!!!!!!!!!!

نورا

قربون خندهات برم من؟؟؟فدات شم عسل

نورا

هفت سین مجتمع تجاری زیست خاور از جمله هفت سینایی بود که نورا ازش خوشش می اومد

نورا

این دیگه واقعیه. زیارت کرده اومده جلو سقاخونه تا عکس یادگاری بندازه

نورا

خیلی خوشحالم

نورا

آب یخ سقاخونه حسابی به نورا چسبیده (لب و لوچه رو....)

نورا

اینجا شبیه کی هستم من؟؟؟

اگه گفتین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)