نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

دایی سیروس(خشیل دایی)

1392/5/3 17:03
500 بازدید
اشتراک گذاری

نورای گلم روز یکم ماه مرداد خبر فوت دایی سیروس رو شنیدیم که خیلی ناراحتم کرد دایی مهربونی که تو هیچ وقت ندیدیش دایی سیروس با اینکه دایی مامان جونه ولی من قدر دایی های خودم دوستش داشتم خیلی ازخاطرات دوران بچگیمون با حضور ایشون رقم خورده نمیدونی چه قدر خوش خنده و شوخ بود تازه ما بچه ها وقتی بهش میگفتیم خشیل عصبانی میشد و دنبالمون میکرد و کلی میخندیدیم آخه ما هم شنیده بودیم اون از خشیل بدش میومد هی تکرار میکردیم هی روند شوخی پیشرفت میکرد یاد ایام بخیر همیشه واسم میخوند نعیم نعیم هر نییم وقتی بهش میگفتم خشیل بهم میگفت نعیم نعیم هش نییم و دنبالمون میکرد تا دل ما بچه ها همیشه شاد باشه کجایی که دایی جون خیلی دلم گرفته...

تهران رفتنی میخواستیم بریم ببینیمش  اما دوری راه از یه طرف کمی وقت مرخصی بابایی از یه طرف سعادت ملاقات اون گل ناز رو بهمون نداد خدا همه ی رفتگانمون رو بیامرزه کیه که این دنیا تا ابد میمونه هممون رفتنی هستیم دیر و زود داره  مامان جون اینا رفتن تهرون مامان بزرگ اینا هم که مشهدن حسابی تنها شدیم

عزیز دلم جدیدا دیگه تایم بگیریم کل روز رو یه ساعت هم نمیشینی دایم در حال تکاپو و بدو بدو و فضولی تو کار بقیه هستی کارم شده دنبال تو دویدن و خراب کاریهاتو اصلاح کردن امونم نمیدی واست پست بزارم همین الان خوابوندمت اومدم کمی سر نت بشینم ولی مثل اینکه بیدار شدی آخه در اتاق تکون خورد بله خود خودشی نورا  خانم چرا این قدر کم خواب شدی تا پستم دیلت نشده

 فعلا....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

سارا
3 مرداد 92 19:20
آخيييي خدا رحمتشون كنه
نوراي شيطون بلا تو هم كه مثل سانيار دائم مشغول وروجك بازي هستي! ما مامانا گناه داريما يه كم وقت برامون بزارين!


همونو بگو به خدا گاها دیگه کم میارم میشینم گریه میکنم
نوشین
6 مرداد 92 12:40
آخی خدا بیامرزتشون.
نورا گل من گلی خاله دخترت پری پریا حسابی از شیطنت هات میگفتآ...دل تنگت شدیم خانوم


نوشین جون پریروز جیش کردم رو خاله دختر فکر کنم تا اعماقش نفوذ کرد آخه بعد جیشم سریع رفت حموم تا پریا باشه و دیگه لباس مارو با چیپ چیپ خیس نکنه هی منو میبره سر ظرفشویی به زور میگه با آب بازی کنم اه اه;-):-X
بابا
6 مرداد 92 13:33
تسلیت می گم


مرسی عزیزم
نوشین
6 مرداد 92 19:08
آخی پریا......عب نداره دخترخاله اس دیگه...غریبه که نیس
نورا جوووون شمام عجب کاری کردیآ...


خواهش میشود الم نن گلنی دای.....
سوسن
6 مرداد 92 20:58
سلام خانوم گل خوبی؟ نورا بلا خوبه؟ تسلیت میگم عزیزم روحشون شاد
حدست هم که درست بود خببببببببببب

آدرست رو چند روز قبل منیژه داد البته الان شهرستانم خونه مامانم اینا خونه خودم که برگشتم حتما حتما بیشتر بهت سر میزنم


مرسی عزیزم بابت همه چی
parya @ nushin
16 مرداد 92 22:50
نوشین خانم البیر چوخ سوودون ب ایشی ایشالا سنه قیسمت.........وای نوشین یهو گرمم شد تازه فهمیدم دمای درون بدن37 و بیرونش 25 میشه...خخخخخخخخخخخخخخ
نی نی های 90-91 ای
18 مرداد 92 14:38
سلام عزیزم... جز 24 را انتخاب کرده بودید برای قرایت در ختم قران دسته جمعی.. لطف می کنید در صورت قرائت اطلاع بدید تو وبلاگم..ممنونم. منتظرتونم...