زیبای من
دختر کوچولوی مامان دیگه داریم وارد روزهایی میشیم که عشقم کم کم میخاد پا به این دنیا بزاره دقیقا سه سال پیش همچین روزایی رو یادم میاد که چقدر سخت و پر از استرس واسمون گذشت تا تو توی اون دقایق حساس با حضور گرمت شب پنجشنبه مونو نور ببخشی نورا دخترک کوچولوی من سه سال به همین زودی گذشت مثل برق و باد روزها پشت سر هم میان و میرن و من لحظه لحظه برات آرزوی سلامتی و سربلندی میکنم میدونم چند وقتیه سرم گرم امتحانات و طراحی سوال و پشت سر هم کلاسای آضافه بر سازمان کمی منو ازت دور کرده ولی بدون هر نفسم با تو و وجود گرمت تبدیل به بازدم میشه نازنینم از خدا هزاران بار ممنون و شکر گزارم که تورو به ما عطا کرد دختری از دیار پاکی و صفا د...
نویسنده :
مامان نورا(نعیمه)
17:01