نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

نورای من

1392/8/16 16:14
85 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم چند روزیه هیچی نمیخوری اونقدر داروهاتو به زور راهی دریچه گلوت میکنیم که دیگه به هر قاشق و به هر سرنگی شک داری امروز ساعت ١٠.٥ شادی اومد خونمون واسه رفع اشکال شیمیولی از وقتی که پاشو توخونه گذاشت بهش امون ندادی کلی ذوق کرده بودی تا اینکه با کمک اون بردمت حموم و اومدی گرفتی خوابیدی آخه یه جایی خونده بودم که حموم واسه سرماخوردگی خوبه امیدوارم سبب بیفته و خوب شی

عزیز دلم تو این چند روز کلی لاغر شدیخودتم که بی حالی و همش پاهات میلرزه و میفتی صبح واست کمی سوپ درستیدم دل غافل که این سوپه چه بلایی سر دخملیم میاره سر سفره ناهار اومدیم بشینیم واسه تو هم سوپ ریختم تا به هوس آآآآآبج_____________ی کمی ازش بخوری تا بلند شدی از پشت سر من در بری پات رفت داخله کاسه وای......خدا همچین صحنه ای رو واسه هیچ مامانی قسمت نکنه آی سوختمااااااااااااااااا نورا پاش منم دلم سریع زیر آب گرفتمش و کمی روغن و نمک وچرت و پرت ...مگه آروم میشدی طفلک شادی هم رنگ و رخسارش پرید خیلی ترسیده بود البته هممون ترسیدیم خدا کنه شدت سوختگیش کم باشه بهزور خوابوندمت و الان توی خوابی امیدوارم وقتی بیدار شدی خوب خوب باشی و اصلا سوختگیت فراموشت بشه عسلم

امروزم ناهار ما این جوری گذشت دیروز سر سفره از بس سرفه کردی هر چی شیر خورده بودی بالا آوردی چند روز پیشم چندان تفاوت خاصی نداشتی عسلم زود خوب شو مامانی بیتو کاراش ناتمومه

نورای عزیزم این چند روز بی خوابی ها غذا نخوردنات بیقراریهات واقعا خستم کرده گاها میخوام منم بشینم باهات زار زار بگریم نمونش همین چند ساعت پیش الانم که شادی رفت توهم خوابی شدیدا دلم گرفته الهی مامان بمیره تورو اونجوری گریون نبینه

خدایا شکر که بازم به خیر گذشت اگه....

شکر شکر شکر

عزیزدل مامان دوست دارم

پا

الهی مامان قربون اون لاک های ناقصت بشه کرم مینو که بهش زدم خیلی آرومت کرد منم دیدم این شکلیه قلمبه کرم رو چپوندم لای پاهات خدا رو شکر سطحیه

جانم

قربونش برم عروسکش رو هنوز محکم گرفته نیفته راستی این عروسک رو خاله زهرا از تهران واسه دخترم گرفته و از زن عمو واسمون فرستاده هنوزم که هنوزه یه فرصت واسه تشکر نیافتیم!!!!!

ای جانم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)