خانوم گل مامان

دختر گل من این روز ها چقدر تند تند میگذره و تو انقدر ذوق داری که یه سالم از سن واقعی خودت بزرگتر باگی و هنوز ۸ رو فوت نکرده میگی ۹ سالمه 😍خوی یادمه خودمونم بچه بودنی چقدر ذوق داشتیم سنمون رو بزرگتر تلقی کنیم و غافل از اینکه داریم پیر تر میشیم و گرمی و سردی های بیشتری از زمونه رو حس میکنیم دردانه من تو این روزها و هفته ها ماه ها زمان اونقدر سریع میگذره که نمیدنم کی دی شد بهمن و و کی گذشت که دو روز دیگه ۲۲ بهمن و....

عزیز دل مامان هر چی سعی میکنم وبلاگت رو خیلی زود زود به روز رسانی کنم  بازم عقبم

شرمندتم 🙈البته اسنم بگم بیشتر میخام در کنارت و حضورت باهات باشم و بهت برسم کلاس سنتورت همچنان برگزاره و برای اینکه کم نیاریم خوب نمرین میکنیم درسا از یه طرف  زبان از یه طرف ..خلاصه که برنامت پره و من لحظه لحظه های ناب زندگیمو با حضور تو و بابا رنگ میکنم و هر از گاهی یه ورق تقویم میپرم جلو

خیلی دوست دارم همه ی خاطرات و نقاشی ها و نامه هات رو اینجا بزارم حیف که وقت نمیکنم و اپلود ها زمان میبره و من با کار مدرسه واقعا وقت کم میارم

دخترک شیرینم یه دنیا دوست دارم .❤❤



شبی که بابا مهمون جشن کارآفرین برتر بودن و مادر دخترط رفتیم الماس شهر و بعد هم فیله ویژه الماس و کلی خوش گذرونی



اینم لیستی از تبلیغات کنسرت سنتور نوازیت در جای جای خونه 

به همراه بلیط های فروخته شده به من و بابا





الهی قربون خودت و کونسرتت 💋💋



۲بهمن ۹۸تولد بهمن دایی (سلدا و نورا )



تصویر فوق از نورا و قرتی بازیاش ساعت ۱۱ و نیم شب روز جمعه ۱۸ بهمن ۹۸

تا ما نخوابیم خانم خوابش نمیاد و گهگاهی مثل اون شب یه کفش مجلسی هم میپوشه و خوانندگی و....🙈🙈❤😘

خلاصهکه این فرشته مهربون من کم و خوابه وقرتی

الهی قربونش برم که ضربان نبضش نت زندگیمه  ❤❤