وروجک من
شیرین عسلم امروز کلی باهام همکاری کردی تا من یه کم به کارای خونه برسم بعد از ظهر هم خاله مریم اومده بود یه امتحان آنلاین اینترنتی بده کلی با ثنا و پریا بازی کردی پریروز بردمت بهداشت اونجا عاشق اون خاله ای شده بودی که واکسناتو میزد غافل از اینکه دو ماه پیش با آمپولش کلی حالتو گرفته بود قربون مهربونی هات برم که با اون لبای همیشه خندونت دل همه رو می بری
اساس رقاص شدی با هر آهنگی نشسته خودتو تکون میدی دیروز با شعر بوی گل و سوسن و... که از تلویزیون پخش میشد میرقصیدی و دست تکون می دادی اخیرا که یه ست آرایشی واست گرفتم (پر رو نشو آخه اون مغازه ای که من رفته بودم این ست تنها اسباب بازی بود که دهن خوریش خوب و بی خطر بود آخه هر چی میدیم دستت یک راست تو دهنته)موبایلشو خیلی دوست داری تا میگم الو کو؟سریع برمیداریش و میبریش به سمت دهن بعد هم با کلماتی که من نمیدونم مربوط به چه قوم و قبیله ای هست حرف میزنی تازه سشوارشم اول میخوریش بعد به موهات میمالونی آخه از 4ماهگیت هر جوری گریه میکردی تا سشوار روشن میکردیم بهش زل میزدی و آروم میشدی
شدی عشق عمو وحید .تا میفهمه ما صبح رفتیم خونشون از ادارشون مرخصی ساعتی میگیره میاد پیشت تو هم با خنده هات میری استقبالش
خلاصه که ناناش من دل همه رو میبری
یادم رفت که بنویسم سه شنبه که کلاس داشتم بردم گذاشتمت خونه مامان جون اونجا سر صبحی داییتو بیدار کردی البته اون چشاش باز بود تا تو رو دید که واسش میخندی خواب از سرش پریده بود ولی می گفت با وجود تو روحیه گرفته بود آخه طفلی پاش که از مچ ترک برداشته گچ کرفتن دیگه فعلا سر کار نمیره قربون دخملیم برم انگار میفهمه که داییش پاش درد میکنه چنان با احتیط دست به گچ پاش میزنه تازه وقتی دادایی این شکلی راه میره غش میکنی فکر میکنی داره ادا در میاره که تو بخندی