نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

گوشواره های نخی

امروز گوشواره های طبی نورا رو مامان جونش باهزار جور زحمت درآورد و جاش گوشواره نخی انداخت.آخه فعلاً دکترگفته تا دوماه طلا نندازید.پوشواره طبی های این دوره هم خیلی گوش نورا جونم رو اذیت می کرد.قول میدم دراسرع وقت یه عکس از نورا با گوشواره نخی رو سایت بزارم.فعلاً این عکسهای با مزه رو داشته باشید. ...
17 مهر 1391

گوشواره های نخی

امروز گوشواره های طبی نورا رو مامان جونش باهزار جور زحمت درآورد و جاش گوشواره نخی انداخت.آخه فعلاً دکترگفته تا دوماه طلا نندازید.پوشواره طبی های این دوره هم خیلی گوش نورا جونم رو اذیت می کرد.قول میدم دراسرع وقت یه عکس از نورا با گوشواره نخی رو سایت بزارم.فعلاً این عکسهای با مزه رو داشته باشید. ...
17 مهر 1391

یه روز و چند اتفاق

سه شنبه صبح فهمیدیم امیر مهدی نوه حوری خالم تو بیمارستان رفته کما خبر خیلی خیلی بد و شگفت اوری بود صبح زود بد خبر شدیم نورا رو جلو بیمارستان بابا نگه داشت تا من برم مدرسه ریحانه  دو ساعت درس داشتیم نمی دونم چه جوری رفتم و اومدم حال امیر جونمون رفته رفته بد تر میشد عصری وقت دکتر نورا بود واسه استفراغش سونو و ازمایش نوشت شب دوباره یه سر به امیر زدم حالش افتضاح بود دکترا کپ کرده بودن  تا اینکه ١٢ مهر چهارشنبه ساعت ١٠ ١٠.٥ امیر همه ما زمینی ها رو ترک کرد مثل یه فرشته پر زد و رفت طفلی مامان مهدیه با دوری طفل ١.٥ ساله !خدا جونم بهش صبر بده بیچاره حوری خاله خدایا کمکمون کن این قضیه رو هضم کنیم طفلی پریا بعد ١٤ روز از تبریزاومده...
14 مهر 1391