چهارمین مروارید نفسم

عسلی مامان با اینکه واسه دندون سومت خیلی زحمت کشیده بودی ولی این چهارمی رو اصلا علایم نداشتی البته بی خوابیهات میگن نوعی علایمه ولی جیگرم من به این کم خوابیهات عادت کردم دیروز وقتی تورو بغلم تاب میدادم یه هو متوجه سفید شدن لثت و یه کوچولو دندونت شدم(دندون بالا سمت چپ در ده ماه و ١٦ روزگی)

گل مامان مبارکه

فدایت ای گل زیبای هستی

قشنگیهای فردایم تو هستی

یگانه گنج دنیایم تو هستی

مامانت نصفه شبی حس شعر گرفته دختر گلم

آخه نمیدونی که الان با خیال راحت تو رو خوابوندمو دارم چایی نوش جون میکنم بابایی انقدر خسته بود که قید چایی رو هم زد و خوابید دختر گلم شدیدا شیطون شدی و فقط یه نفر رو میخوای که دنبالت راه بیفته و مواظبت باشه امشب طی دو مرحله شام رو سوزوندیم اینا همش به لطف حضور شما دختره گله!!!!

تازه تا یادم نرفته بگم امروز خانمم رفته بود مسابقه رالی خانواده مسابقه ای که مامانی راننده شده بود و بابایی هم نقشه خون و شما دخمل گلمونم هم آواز خون !!!!اون پشت باخاله معصومت کلی حال کردی بهتره بگم تغذیه ...آخه کلی چیز اون پشت خوردین خاله واست از کیک و گندمک گرفته تا خربزه و پسته آورده بود تازه تو هم کم نیاوردی و همه رو خوردی

اولا دعا کن مامانی جزو نفرات برتر بشه (فردا نتایج اعلام میشه)تا منم عکسای رالی رو برات آپلود کنم

دوما دیگه این دوتامروارید رو در آوردی یه امشبرو راحت بخواب نفس مامان

نگفتم که بلند شی و دعا کنی تازه داشتیم تو نت دست و پنجه باز میکردیماااااآآآآآآآآآآآآآآآ

عزیزان فعلا به نورا خانوم برسیم تا ...