نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

مهربانم تولدت مبارک

عزیز دل مامان امروز روزی که بلاخره انتظارشو میکشیدی رسید آره عزیزم امروز روز تولد تو روزی که عشقی دوباره به زندگی من و بابا دادی روزی که خونمون رو گرم تر با شورتر از قبلش کردی روزی که دستای مهربون و کوچولوتو توی دستم گرفتم بوسیدم روزی که باهمه ی دردی که داشتم با دیدن روی ماهت لبخند زدم یگانه ی من هر چی از خودت و حضورت بگم کم گفتم تو بهترینی عزیزترینی تو عمری و جونی و مهم تر و بالاتر از همه هدیه خدای بزرگمی نورا هدیه خدا مرسی خدا جون ممنون از لطفی که در حقمون داشتی نمیدانم با کدامین زبان ثنایت بگویم چه طوری ازت بابت این نعمت بزرگ تشکر کنم بار الها از اینکه سومین سال تولد نورا رو میبینیم از اینکه سه سال لحظه هامون عطر خدایی گرفت...
25 خرداد 1394

زیبای من

دختر کوچولوی مامان دیگه داریم وارد  روزهایی میشیم که عشقم کم کم میخاد پا به این دنیا بزاره دقیقا سه سال پیش همچین روزایی رو یادم میاد که چقدر سخت و پر از استرس واسمون گذشت تا تو توی اون  دقایق حساس با حضور گرمت شب پنجشنبه مونو نور ببخشی نورا  دخترک کوچولوی من سه سال به همین زودی گذشت مثل برق و باد روزها پشت سر هم میان و میرن و من لحظه لحظه برات آرزوی سلامتی و سربلندی میکنم  میدونم چند وقتیه سرم گرم امتحانات و طراحی سوال و پشت سر هم کلاسای آضافه بر سازمان کمی منو ازت دور کرده ولی بدون هر نفسم با تو و وجود گرمت تبدیل به بازدم میشه نازنینم از خدا هزاران بار ممنون و شکر گزارم که تورو به ما عطا کرد دختری از دیار پاکی و صفا د...
11 خرداد 1394

زیبای من

دختر کوچولوی مامان دیگه داریم وارد روزهایی میشیم که عشقم کم کم میخاد پا به این دنیا بزاره دقیقا سه سال پیش همچین روزایی رو یادم میاد که چقدر سخت و پر از استرس واسمون گذشت تا تو توی اون دقایق حساس با حضور گرمت شب پنجشنبه مونو نور ببخشی نورا دخترک کوچولوی من سه سال به همین زودی گذشت مثل برق و باد روزها پشت سر هم میان و میرن و من لحظه لحظه برات آرزوی سلامتی و سربلندی میکنم میدونم چند وقتیه سرم گرم امتحانات و طراحی سوال و پشت سر هم کلاسای آضافه بر سازمان کمی منو ازت دور کرده ولی بدون هر نفسم با تو و وجود گرمت تبدیل به بازدم میشه نازنینم از خدا هزاران بار ممنون و شکر گزارم که تورو به ما عطا کرد دختری از دیار پاکی و صفا دختری از جنس بلور و به د...
11 خرداد 1394

سلامی به بهار 94

سلام به همه ی دوستای گلمون سلام به همه ی اونایی که به وبلاگمون سر میزنن و منتظرمونن اول یه معذرت خاهی بابت دیر کردنمون یه چند روزی که اینترنتمون وصل نبود یعنی خودمون به خودمون تایم استراحت داده بودیم امکان آپ کردن نداشتیم در ضمن علاوه بر اینتر نت دخمل گل مامانی اساس وقتپر کن شده کافیه لپ تاپ و بیاری وسط دیگه فاتحت خوندست میاد میشینه میگه عکس نی نی بودمو بزار نیگا کنم تازه اگه فیلم و کارتون و انیمیشنای کودکانه رو بی خیال بشه به هر حال با اینکه نمیتونم به وبمون تند تند سر بزنم و آپ کنم از عکسا وفیلمای نورا غافل نیستم چون دیگه دنیای مجازی رو به پیشرفته توی اینستگرام  عکساشو با صحنه هاش میزارم فکر کنم تو سال جدید اولین پستیه که میز...
21 ارديبهشت 1394

سلامی به بهار 94

سلام به همه ی دوستای گلمون سلام به همه ی اونایی که به وبلاگمون سر میزنن و منتظرمونن اول یه معذرت خاهی بابت دیر کردنمون یه چند روزی که اینترنتمون وصل نبود یعنی خودمون به خودمون تایم استراحت داده بودیم امکان آپ کردن نداشتیم در ضمن علاوه بر اینتر نت دخمل گل مامانی اساس وقتپر کن شده کافیه لپ تاپ و بیاری وسط دیگه فاتحت خوندست میاد میشینه میگه عکس نی نی بودمو بزار نیگا کنم تازه اگه فیلم و کارتون و انیمیشنای کودکانه رو بی خیال بشه به هر حال با اینکه نمیتونم به وبمون تند تند سر بزنم و آپ کنم از عکسا وفیلمای نورا غافل نیستم چون دیگه دنیای مجازی رو به پیشرفته توی اینستگرام عکساشو با صحنه هاش میزارم فکر کنم تو سال جدید اولین پستیه که میزارم ...
21 ارديبهشت 1394

اندر احوالات نورا خانوم

عزیز دلم نورای قشنگم میدونم خیلی وقته واست پست نمیزارم یکی از مهمترین دلایلش اینه که دیگه لپ تاپ رو قایم کردیم و شما فکر میکنی بابا یی برده کارخونه آخه ناز گل قصه زده دو سه تا کلیدشو داغون کرده الان با چسب کلید به زور رو کیبردش مونده امان از دست شیطنتای تو دیشب سر بوس کردنت دیگه باهات دعوا کردم آخه شب که میشه تا خابت ببره کل انگشتای دست منو یک یک بوس میکنی اونم نه یه بار نه ده بار بلکه.... منم از جهت بهداشتی دعوات کردم که آدم نوک انگشت رو بوس نمیکنه اونوقت تا صبح لپ و بازو محل بوست شد و ادامه ماجرا ...شبا دیر خوابت میبره چون بعد از ظظهرا یه ساعتی چرت میزنی خیلی سعی میکنم بعد از ظهر بیدار بمونی و شب زود بخابی ولی اصلا بعد 4 دیگه نمیتونی...
6 اسفند 1393

اندر احوالات نورا خانوم

عزیز دلم نورای قشنگم میدونم خیلی وقته واست پست نمیزارم یکی از مهمترین دلایلش اینه که دیگه لپ تاپ رو قایم کردیم و شما فکر میکنی بابا یی برده کارخونه آخه ناز گل قصه زده دو سه تا کلیدشو داغون کرده الان با چسب کلید به زور رو کیبردش مونده امان از دست شیطنتای تو دیشب سر بوس کردنت دیگه باهات دعوا کردم آخه شب که میشه تا خابت ببره کل انگشتای دست منو یک یک بوس میکنی اونم نه یه بار نه ده بار بلکه.... منم از جهت بهداشتی دعوات کردم که آدم نوک انگشت رو بوس نمیکنه اونوقت تا صبح لپ و بازو محل بوست شد و ادامه ماجرا ...شبا دیر خوابت میبره چون بعد از ظظهرا یه ساعتی چرت میزنی خیلی سعی میکنم بعد از ظهر بیدار بمونی و شب زود بخابی ولی اصلا بعد 4 دیگه نمی...
6 اسفند 1393

تقدیم به بابایی

یه کیک خوش طعم با دوتا شمع  همش به نیت تو هدیه ای از طرف من یه جشن کوچیک  اما شاد ان شالله هزاران سال دیگه همچین جشنی واست بگیریم به خاطر.......     وجودت و به افتخار بودنت        مهربانی هایت دوست داشتنی ست تو تنها دلیل برای رد کردن هر دلیلمی  تو تنهابهانه آوردن هر بهانمی برای من بمان و بدان تویی بهانه ای برای بودنم  مهربانم تولدت مبارک  مامان نورا 
17 دی 1393

تقدیم به بابایی

یه کیک خوش طعم با دوتا شمع همش به نیت تو هدیه ای از طرف من یه جشن کوچیک اما شاد ان شالله هزاران سال دیگه همچین جشنی واست بگیریم به خاطر....... وجودت و به افتخار بودنت مهربانی هایت دوست داشتنی ست تو تنها دلیل برای رد کردن هر دلیلمی تو تنهابهانه آوردن هر بهانمی برای من بمان و بدان تویی بهانه ای برای بودنم مهربانم تولدت مبارک مامان نورا
17 دی 1393